بلید رانر (Blade Runner)

بهمن 4, 1403

فیلم بلید رانر ۲۰۴۹: خاطره‌ی مصنوعی و بازتاب اجتماعی آن

تا چند سال پیش، اگر از چیزی تحت عنوان خاطره‌ی مصنوعی حرف می‌زدیم، انگار داشتیم درباره‌ی قصه‌ای علمی تخیلی صحبت می‌کردیم که در آینده‌های دور اتفاق می‌افتد. اما حالا همانطور که با جدیت و نگرانی از هوش مصنوعی حرف می‌زنیم و پیشرفت‌های آن مدهوش می‌شویم، از خاطره‌ی مصنوعی نیز می‌گوییم و فیلم بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) یکی از نقطه‌های ارجاع ما برای این مفهوم است. سینما و حافظه‌ی مصنوعی و خاطره‌های ساختگی پیوندی به قدمت تاریخ سینما دارند. بارها و بارها در سینما دیده‌ایم که حافظه‌ی آدم‌ها توسط دستگاه‌ها و ابزارهای دیگر کنترل شده و ارتقا پیدا می‌کند. در این نقطه سینما گامی برمی‌دارد و پرسشی را مطرح می‌کند که سالیان سال است ذهن انسان را درگیر خود کرده است. اینکه آیا ما می‌توانیم با حافظه‌های مصنوعی زندگی کنیم و اگر چنین کاری کنیم، با چه عواقبی روبرو خواهیم شد؟
بهمن 4, 1403

بلید رانر: شهر همانند رویا و کابوس

همان‌اندازه که در دل هر آرمانشهری می‌توان پتانسیل یک پادرآرمانشهر را تصور کرد، در سوی مقابل، درون یک پادآرمانشهر یا دیستوپیا هم همواره یک آرمانشهر وجود دارد که می‌تواند روزنه‌ای از امید را بگشاید. در دل تصاویر فانتزی فیلم های علمی-تخیلی از پیشرفت صنعتی و تکنولوژیکی بشر، همواره باید به رویاهای اجتماعی نگاه بیندازیم که تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. در جایی که این رویاهای اجتماعی و اضطراب‌های جمعی به یکدیگر برخورد می‌کنند در واقع آرمانشهر و پادآرمانشهر تعریف می‌شوند. از این منظر، بلید رانر توانسته قدم محکمی برای طرح مساله بردارد: اینکه بشر خیال دارد با در اختیار قرار دادن قدرت فناوری به دست نااهلان شاهد نتیجه ویرانگر آن باشد یا چیزی که در اختیار زندگی اجتماعی ما باشد تا آسایش بیشتری را تجربه کنیم و به رویاهایمان را در شهر ایده آل خودمان جنبه عملی ببخشیم.