چرا همشهری کین پس از 8 دهه همچنان اهمیت دارد؟

درک معنای فیلم های اینگمار برگمان
درک معنای فیلم های اینگمار برگمان
تیر 15, 1402
فیلم راننده تاکسی مارتین اسکورسیزی
فیلم راننده تاکسی اسکورسیزی: تاثیر راننده تاکسی در سینمای جهان
تیر 15, 1402
درک معنای فیلم های اینگمار برگمان
درک معنای فیلم های اینگمار برگمان
تیر 15, 1402
فیلم راننده تاکسی مارتین اسکورسیزی
فیلم راننده تاکسی اسکورسیزی: تاثیر راننده تاکسی در سینمای جهان
تیر 15, 1402
نمایش همه

چرا همشهری کین پس از 8 دهه همچنان اهمیت دارد؟

همشهری کین، درامی پیشرو، رازآلود و تمام‌نشدنی

همشهری کین (Citizen Kane)، به عنوان برجسته‌ترین اثر کارگردان معروف، اورسن ولز (Orson Welles) شناخته می‌شود که در سال 1941 به سینمای جهان، عرضه شد. این فیلم به یاد ماندنی به خاطر شیوه‌های خلاقانه، تکنیک‌های جسورانه و روایت متفاوت و هنری خودش، همواره در بین تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار داشته‌است.

تاثیر فیلم همشهری کین که با عنوان سیتیزن کین هم شناخته می‌شود، بر سینمای پس از خودش بسیار زیاد بوده، به طوری که تکنیک‌هایی که در این فیلم به کار رفته، همچنان در سینمای مدرن و پست‌مدرن قابل مشاهده‌است. به عنوان مثال، روش فلش‌بک» نه تنها در سینمای مدرن، بلکه در تلویزیون و فیلم‌های مستند نیز بارها به کار گرفته شده‌است.

در این مقاله، به شرح پیش‌زمینه تاریخی ساخت فیلم همشهری کین اورسن ولز می‌پردازیم. همچنین درباره مضامین و شخصیت‌های آن حرف می‌زنیم، از نوآوری‌های آن مثال می‌آوریم و در نهایت کمک می‌کنیم که بتوانید نهایت لذت را از تماشای این اثر بزرگ ببرید.

 

پیش‌زمینه تاریخی فیلم همشهری کین

همان‌طور که گفته شد، سال ساخت «همشهری کین» به عنوان یک فیلم درام-بیوگرافی آمریکایی 1941 بوده‌است. یعنی در زمان ساخته شدن و اکران این فیلم، جنگ جهانی دوم در جریان بوده‌است. در آن دوران، جنگ تاثیر بسیاری بر روی جامعه و فرهنگ جهانی داشت. به همین دلیل، فیلم همشهری کین چه در زمان ساخته شدن و چه در زمان اکران، متاثر از دوران جنگ بوده‌است.

در سال ساخته شدن این فیلم مهم، آمریکا در حال محکوم کردن رژیم نازی در آلمان بود و این موضوع باعث شده بود که جامعه آمریکایی به دنبال فیلم‌هایی با پیام‌های ضدنازی و ضدفاشیستی باشد. در همین راستا همشهری کین ولز با به تصویر کشیدن زندگی یک مرد قدرتمند و ثروتمند و نیز نشان دادن جنبه‌های تاریک و پنهان زندگی او، پاسخگوی این نیاز جامعه شد.

ضمنا در دوران اکران همشهری کین جامعه آمریکایی متاثر از شرایط جنگ، با مشکلات مهمی مانند کمبود غذا و محصولات دیگر روبرو بود. از همین رو، فیلم همشهری کین با پیام‌هایی مانند نشان دادن فساد و قدرت بی‌رویه، از جمله فساد رسانه‌ای و سیاست‌های نادرست، بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

اورسن ولز در نقش چارلز فاستر کینِ همشهری کین در حال سخنرانی است

اورسن ولز در همشهری کین

 

خلاصه داستان فیلم همشهری کین

چارلز فاستر کین، غول رسانه‌ای و روزنامه‌نگاری در ابتدای فیلم می‌میرد و لحظه‌ای پیش از مرگ عبارت «غنچه رز» را بر زبان می‌آورد. یک روزنامه‌نگار به نام تامپسون مامور می‌شود تا درباره زندگی و شخصیت کین مفقود بیشتر تحقیق کند و بخصوص معنی جمله آخری که او بر زبان آورده را کشف کند.

این خبرنگار با کند و کاو در زندگی کین، سعی دارد معماهای زندگی او را حل کند. او از طریق دوستان، خانواده و همکاران این غول روزنامه‌نگاری به اطلاعات خوبی می‌رسد. بدین ترتیب، بخش‌های زیادی از فیلم از طریق فلاش‌بک روایت می‌شوند.

 

شخصیت‌ها و مضامین در فیلم همشهری کین

همشهری کین، دارای شخصیت‌های پیچیده و چند بعدی است که هر کدام احساسات، تجربیات و مشکلات خود را دارند. شخصیت اصلی فیلم، ویلیام کین، یک روزنامه‌نگار که به یک فرد قدرتمند در دنیای رسانه تبدیل می‌شود. منشا شخصیت کین بارها مورد توجه پژوهشگران سینمایی بوده و البته اورسن ولز هیچ‌گاه آن را صراحتا اعلام نکرده است. بسیاری معتقدند شخصیت اصلی فیلم از ترکیب شخصیت و زندگی چند نفر و بخصوص ویلیام راندولف هرست (William Randolph Hearst) الهام گرفته شده‌است.

دیگر شخصیت مهم این فیلم تامپسون است که نقش مهمی در پیشرفت قصه فیلم دارد. او با اینکه در تمام فیلم صورتش در سایه قرار دارد و برای ما افشا نمی‌شود، از طریق مصاحبه با دوستان و خانواده کین، قطعه‌ای پازل زندگی او را برای ما کامل می‌کند.

به طور کلی مضمون فیلم همشهری کین، ارتباطات انسانی و تاثیر گذشته بر زندگی فردی است. به طور کلی فیلم، روایت بازگشت به دنیای متفاوت کودکی است. به نوعی پوچی دنیای مادی و زر و زورهای بی‌فایده را به تصویر می‌کشد. اورسن ولز در فیلمش به خوبی نشان می‌دهد که گذشته هر فرد، چه اثر قابل توجهی بر زندگی او دارد. می‌فهمیم که باید با آن صلح کرد تا بتوان به آینده‌ای بهتر نگاه کرد. همچنین، فیلم نشان می‌دهد که ارتباطات انسانی، اساس موفقیت در زندگی است و باید به آن‌ها اهمیت داد.

 

تکنیک‌های سینمایی نو آورانه در همشهری کین

فیلم همشهری کین به عناون یک الگوی نوآوری و جسارت، همواره در بین چند فیلم اول لیست فیلم‌های تاثیرگذار در تاریخ سینما بوده‌است. شور جوانی و نبوغ اورسن ولز در کنار خلاقیت‌های فیلمبردار بزرگی همچون گرگ تولند (Gregg Toland) و ایده‌های زیبای منکویتس (Herman J. Mankiewicz) فیلمنامه‌نویس که فیلمی هم در سال 2020 درباره او ساخته شد، باعث ساخت اثری جاودان در سینما شد.

در این قسمت تعدادی از مهم‌ترین تکنیک‌های جذاب و نوآوری‌های بدیعی که در این فیلم اتفاق افتاده را بیشتر می‌شناسیم.

 

تکنیک فلش‌بک

در روایت فیلم همشهری کین، از تکنیک فلش‌بک برای نشان دادن خاطرات شخصیت اصلی استفاده شده‌است. این تکنیک به کارگردان اجازه می‌دهد تا خاطرات شخصیت را به صورت غیرخطی نشان دهد و به تماشاگر اجازه می‌دهد تا برای فهمیدن داستان، قطعات پازل را با هم ترکیب کند.

 

تصاویر از بالا و پایین

یکی از نوآوری‌های مهم فیلم سیتیزن کین که تولند فیلمبردار در نقش برجسته‌ای بازی کرده استفاده از تصاویر از بالا و پایین برای نشان دادن قدرت و ضعف شخصیت‌ها است. تصاویر از بالا به معنای قدرت و تسلط، و تصاویر از پایین به معنای ضعف و ناتوانی هستند. به عنوان مثال در زاويه پايين فيلمبرداري در صحنه پس از شكست در دفتر روزنامه، به‌‌خوبی نمایانگر شكست و از دست رفتن همه چيز است.

 

تکنیک عمق میدان در فیلم اورسن ولز

شاید بتوان گفت مهم‌ترین تمهیدی که همشهری کین را به فیلمی پیشرو تبدیل می‌کند، استفاده نوآورانه از تکنیک عمق میدان بوده‌است. این تکنیک به کارگردان اجازه می‌دهد تا از زوایای مختلف دوربین استفاده کند و تصویری عمیق و پویا ایجاد کند. این شیوه کمک کرده که تصاویر برای مخاطب حاضر در سالن سینما، بسیار پر از جزییات باشد و از طرفی بازیگران توانسته‌اند در آن به‌خوبی بدرخشند.

 

نمونه‌ای از اجرای تکنیک عمق میدان در همشهری کین که در آن اورسن ولز و پاول استوارت دیده می‌شوند

نمونه‌ای از عمق میدان در همشهری کین

 

استفاده از تصاویر آینه‌ای

در فیلم همشهری کین، برای نشان دادن دو شخصیت در یک صحنه، از تصاویر آینه‌ای استفاده شده‌است. این تکنیک به کارگردان اجازه می‌دهد تا دو شخصیت را در یک صحنه نشان دهد، بدون اینکه نیاز به تصویربرداری از دو زاویه مختلف باشد.

 

تدوین جسورانه و ایجاز و بسط به یاد ماندنی

تدوین فیلم همشهری کین را «رابرت وایز» (Robert Earl Wise) بر عهده داشته که تا پیش از این فیلم، تدوین فیلم‌های مادر مجرد (Bachelor Mother) و «دختر خیابان پنجم» (Fifth Avenue Girl) را بر تدوین کرده‌است. او در کنار ولز می‌تواند نبوغ خودش در تدوین را به همه جهان نشان دهد.

تکنیک‌ ایجاز و بسط در روایت از طریق تدوین از نکات ماندگار کار او در همشهری کین است. به طور کلی ایجاز به معنای خلاصه کردن برخی وقایع و دوره‌های زمانی در مدت کوتاهی در فیلم است و بسط صحنه‌هایی از یک فیلم است که یک لحظه کوتاه را با جزییات و به صورت بسط‌یافته نمایش می‌دهد. به عنوان مثال در فیلم همشهری کین، زندگی زناشویی شخصیت اصلی که 16 سال به طول انجامیده است در مدت 2 دقیقه هنگام نشان دادن وعده صبحانه، به صورت مونتاژی برای مخاطب روایت می‌شود. این سکانس ماندگار را می‌توانید از اینجا ببینید.

 

تاثیر فیلم Citizen Kane بر سینمای مدرن

فیلم همشهری کین یا همان سیتیزن کین به عنوان یکی از نمونه‌های برجسته سینمای کلاسیک شناخته می‌شود و تاثیر بسزایی در سینمای مدرن داشته است. این فیلم در روزهایی خودش را به سینمای جهان معرفی می‌کند که سینمای کلاسیک و قصه‌گو، جریان غالب سینما بخصوص در هالیوود بود. فراموش نکنیم فیلم اورسن ولز، درست دو سال پس از درخشش فیلم کاملا قصه‌گو و برگرفته از ادبیات «بر باد رفته» (Gone with the wind) ساخته شد.

اورسن ولز در فیلم خودش همشهری کین با استفاده از تکنیک‌های نوآورانه برای روایت داستان، تصویربرداری، و تدوین، نمونه‌ای از سینمای نوآورانه را به تاریخ سینما معرفی کرد. این فیلم با کارهایی مانند تلاش برای جلوگیری از استفاده از فضای صحنه، کار با زاویه دوربین‌های متفاوت و استفاده هوشمندانه از عمق میدان، گامی بزرگ برای تحویل سینما برمی‌دارد.

همچنین تاثیر این فیلم بر سینمای مدرن به دلیل نمایش روابط پیچیده بین شخصیت‌ها، استفاده از تکنیک‌های نوآورانه روایت داستان، و تصویربرداری فضایی بسیار پررنگ بوده است. همشهری کین در بسیاری از فهرست‌های تاریخ سینما به عنوان یکی از نمونه‌های مثال‌زدنی سینمای کلاسیک به شمار می‌رود که جریان‌ساز سینمای مدرن بوده‌است.

 

رابطه بین همشهری کین و فیلم نوآر

پیش از این در مقاله فم فتل: بررسی شخصیت اغواگر فیلم نوآر گفته بودیم که فیلم شاهین مالت (The Maltese Falcon) را به عنوان اولین فیلم نوآر به حساب می‌آورند. اما نشانه‌های این‌گونه از سینما را می‌توان در فیلم‌های قدیمی‌تر مانند همشهری کین جست‌وجو کرد. اورسن ولز بعدها در دیگر فیلم مهم خودش، نشانی از شر (Touch of Evil) سینمای نوآر را به صورت جدی‌تر دنبال می‌کند.

همشهری کین بخاطر بستر شهری داستان، دنبال کردن زندگی پر فراز و نشیب شخصیتی مانند کین، پیچیدگی‌های روایی و داستانی نشانه‌های جدی از فیلم نوآرها را در خود دارد. همچنین وجود فسادها در فضای رسانه‌ای و ادارات و تاثیرات جنگ می‌تواند به عنوان عناصر دیگری تلقی شود که بعدها در فیلم نوآرها بسیار دیده شدند. به نوعی اورسن ولز و فریتس لانگ (Fritz Lang) با فیلم معروف «ام» (M) را باید پدرهای معنوی فیلم نوآر نامید.

اورسن ولز، سازنده همشهری کین در حال انجام یک گفت‌وگوی مطبوعاتی به‌نظر می‌رسد

اورسن ولز، سازنده همشهری کین

 

فیلم‌ها و فیلمسازانی که از همشهری کین تاثیر گرفته‌اند

همان‌طور که گفتیم همشهری کین اورسن ولز، به لحاظ تکنیک و اجرای ایده‌های خودش یک فیلم جریان‌ساز بوده‌است. بنابراین فیلمسازان بسیاری از همشهری‌های کین و ولز تاثیر گرفته‌اند و حتی مستقیما خودشان اشاره کرده‌اند که از این فیلم برای ساخت آثار خودشان الهام گرفته‌اند. در زیر به برخی از این فیلم‌ها و سینماگران مشهور اشاره می‌کنیم.

 

دیوید لینچ (David Lynch)

این فیلمساز گزیده‌کار آمریکایی که بسیاری او را با آثاری مانند بزرگراه گمشده (Lost Highway) یا فیلم جاده مالهالند (Mulholland Drive) می‌شناسند مشخصا تحت تاثیر سینمای ولز بوده است. به طور روشنی اولین فیلم او یعنی کله پاک کن یا (Eraserhead) که در سبک فانتزی ترسناک است، تاثیر زیادی از فیلم Citizen Kane گرفته است.

 

مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese)

این کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس بزرگ بارها اعلام کرده که از همشهری کین تاثیراتی گرفته و اورسن ولز را تحسین کرده است. اسکورسیزی در سال 2000 با ارائه تدوینی جدید از فیلم نشانی از شر ساخته ولز، نقش بسزایی در معرفی دوباره این فیلم داشت. بسیاری معتقدند فیلم راننده تاکسی (Taxi Driver) که اسکورسیزی در سال 1976 ساخت و با آن به شهرت زیادی رسید، تاثیر زیادی از «همشهری کین» گرفته است.

 

فرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola)

فرانسیس فورد کاپولا به طور مشخص در سه فیلم پدرخوانده (The Godfather) از تکنیک‌های سینمای کین ولز استفاده کرده است. او از تکنیک‌هایی مانند فلش‌بک، تصاویر آینه‌ای و زوم بهره برده است. همچنین او از تکنیک‌های داستانی مانند استفاده از فلش‌بک برای نشان دادن گذشته شخصیت‌ها و توضیح دادن اتفاقات قبل از شروع فیلم استفاده کرده است. فورد کاپولا در فیلم «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) هم با استفاده از تصاویر بزرگ و زوم های پانوراما، طبیعت زیبای ویتنام را به نمایش گذاشته که متاثر از سینمای ولز است.

 

پیتر جکسون

این فیلمساز نیوزلندی در آثار خودش تاثیر جدی از سینمای اورسن ولز به عنوان یکی از پیشگامان سینما گرفته است. پیتر جکسون به گفته خودش کودکی‌ای شبیه به اورسن ولز داشته است. او می‌گوید که در کودکی‌اش همچون ولز یک دوربین فیلمبرداری 8 میلیمتری دریافت کرده و همین موضوع باعث شده از همان‌موقع به فیلمسازی علاقمند شود. فیلم‌های پرهوادار ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) و هابیت‌ها (The Hobbit) از جمله فیلم‌های این فیلمساز برجسته هستند.

 

چرا همچنان باید همشهری کین را تماشا کنیم؟

این فیلم با وجود گذشت 8 دهه همچنان توانسته جایگاه برتر خودش را نزد علاقمندان جدی سینما حفظ کند. با وجود اینکه فیلم‌های بزرگ و متنوعی بعد از این فیلم ساخته شده‌اند، اما همچنان سیتیزن کین اورسن ولز ستایش می‌شود به دلیل همه نوآوری‌هایی که در آن بکار گرفته شده‌است. شاید کمتر فیلم بزرگی بعد از این فیلم را بتوانیم پیدا کنیم که به نحوی از آن تاثیری نگرفته باشد.

بی‌تردید جوانی و شجاعت فیلمساز هم در ماندگار شدن اثرش کاملا دخیل بوده‌است. شاید اگر هنگام ساخت این اثر، ولز در دهه سوم زندگی خودش نبود، این اندازه کارش سرشار از ایده‌های شورآفرین نمی‌بود. این شور و عشق هنری، بی‌واسطه به تماشاگر فیلم منتقل می‌شود. شما هم برای تجربه آن بهتر است در دهه‌های مختلفی از زندگی‌تان آن را تماشا کنید و اثر متفاوتش را حس کنید. در پایان همین مقاله، شما می‌توانید تجربیات خودتان را از تماشای بار اول یا تماشای دوباره و چند باره این فیلم با ما و دیگر علاقمندان سینما، به اشتراک بگذارید.

محمد علی محمد پور
محمد علی محمد پور
سینمایی‌نویس | محتوانویس | طنزنویس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

× سوال داری؟ بیا بچتیم!