مصاحبه گاسپار نوئه راجع به فیلم Climax

شعر فیلم Love گاسپار نوئه
شعر فیلم Love گاسپار نوئه – Miles to go before I sleep
آبان 26, 1397
آلن ایکبورن
نمایشنامه جشن گاسفورت اثر آلن ایکبورن
آبان 26, 1397
شعر فیلم Love گاسپار نوئه
شعر فیلم Love گاسپار نوئه – Miles to go before I sleep
آبان 26, 1397
آلن ایکبورن
نمایشنامه جشن گاسفورت اثر آلن ایکبورن
آبان 26, 1397

پس از اکران عمومی فیلم Climax گاسپار نوئه در بریتانیا، نشریه ی اینترنتی فلیکرینگ میت (Flickering Myth) مصاحبه یی مختصر و مفید با گاسپار نوئه را ترتیب داد. در این مصاحبه ی شش دقیقه یی، گاسپار نوئه نکات مهمی را راجع به نحوه ی انتخاب بازیگر و کارگردانی فیلم Climax توضیح می دهد. در ادامه می توانید مصاحبه ی تصویری را تماشا کنید، و متن ترجمه شده ی گفت و گو ها را بخوانید.

 

مصاحبه گاسپار نوئه راجع به فیلم Climax

در این مصاحبه گسپار نوئه نکات جالب و حتا باورنکردنی یی راجع به انتخاب بازیگر و کارگردانی فیلم Cliamx مطرح می کند. مثلن می گوید جز سوفیا بوتلا، هیچ فرد دیگری در فیلم نیست که سابقه ی بازیگری داشته باشد، و همگی در اصل رقصنده های حرفه یی هستند. حتا راجع به سوفیا بوتلا هم تجربه ی بازیگری او برایش مطرح نبوده، بلکه سابقه ی رقصندگی او چیزی بوده که گاسپار نوئه را تشویق به دعوت او برای بازی در Climax کرده. همچنین گاسپار نوئه توضیح می دهد چطور شخصیت پردازی و داستان پردازی فیلم را با مشورت با بازیگرانش انجام داده.

گاسپار نوئه راجع به نحوه ی کارگردانی Climax توضیح می دهد که تمام فیلم به ترتیب وقوع اتفاق ها در عرض پانزده روز، و در تنها یک لوکیشن فیلمبرداری شده. همچنین بسیاری از صحنه های فیلم به صورت بداهه و پیش بینی نشده فیلمبرداری شده اند. او نهایاتن می گوید که در برخی موارد بازیگر هایش را غافلگیر می کرده؛ یعنی در مواردی بازیگر ها متوجه روشن بودن دوربین نبوده اند!

در ادامه مصاحبه ی تصویری گاسپار نوئه با Flickering Myth را تماشا کنید، و سپس متن ترجمه شده گفت گو ها را بخوانید.

 

مصاحبه گاسپار نوئه راجع به فیلم Climax با نشریه Flickering Myth

 

ترجمه متن مصاحبه گاسپار نوئه راجع به فیلم Climax

فلیکرینگ میت: میشه راجع به پروسه ی انتخاب بازیگر ها تون توضیح بدید؟ چون به نظر می رسه به جز سوفیا بوتلا بقیه ی بازیگر های فیلم ناشناخته باشن.

گاسپار نوئه: در واقع از همون ابتدا می خواستم فیلمی با استفاده از تعدادی رقصنده بسازم. برای همین می خواستم بهترین رقصنده هایی که در پاریس می تونستم پیدا کنم رو به کار بگیرم. حتا اگر لازم بود از مثلن آلمان یا روسیه هم به اینجا سفر کنن، باز هم مانعی نبود. اما طبیعتن قبل از اینکه بخوام ازشون برای بازی توی فیلم استفاده کنم، لازم بود به طریقی باهاشون ملاقات کنم. راه های مختلفی برای دیدن کار این رقصنده ها تو پاریس بود. مثلن هر سه هفته یک بار شو های رقص ووگ هست؛ و یا گرد هم آیی های رقص کرامپ. بنابراین ما با تعدادی رقصنده به این طریق آشنا شدیم، که بعضن ما رو به رقصنده های دیگه یی هم معرفی می کردن تا ویدیو های رقصشون رو تو اینترنت ببینیم. همه ی این اتفاق ها خیلی سریع افتاد. من همه ی رقصنده ها رو توی یک ما ملاقات کردم.

یک نمونه ی جالب، یکی از آکروبات کار هایی بود که ویدیوی اجراشو توی یک برنامه ی تلویزیونی در کنگو دیده بودیم. بعد از دیدنش من گفتم که حتمن این این آدم باید تو فیلمم باشه! حتا تو کنگو هم همه اکانت فیسبوک دارن، پس از اون طریق باهاش تماس گرفتیم و آوردیمش. این همون کاراکتریه که حرکات آکروباتیک انجام میده.

من فیلم هایی که سوفیا توی این ده سال اخیر بازی کرده رو ندیدم، اما همه ی ویدیو های رقصشو دیده بودم. و البته قبلن تو پاریس باهاش ملاقات کرده بودم.

کمی بعد نیاز بود یک رقصنده ی خردسال هم داشته باشیم. برای همین یک بار که به یک جلسه ی آموزش کرامپ رفتح بودیم یک بچه رو دیدیم که توی فیلم ازش استفاده کردیم.

بعد از اینکه به این نتیجه رسیدم کی رو توی فیلمم می خوام داشته باشم شروع کردم به بازنویسی _با حتا نوشتن از آغاز_ کاراکتر های فیلم. از بازیگر هام پرسیدم «تو فیلم می خوای چیکار کنی؟»، «می خوای با این پسر یا دختر بپری؟»، «می خوای صورت کسی رو له کنی؟»، «بلدی خوب فحش بدی؟». بعضی ها هم مثلن جواب می دادن «نه من بلد نیستم دعوا کنم اما خوب بلدم فحش بدم!» به این شکل داستان رو به سمت چیزی که بازیگر ها می پسندیدن گرایش دادم!

از بازیگر ها پرسیدم «چه اسمی دوست دارید توی فیلم داشته باشی؟» مثلن از سوفیا پرسدم «اسم خاصی هست که دوست داشته باشی؟» اونم جوب داد «خب مادربزرگم اسم جالبی داشت: سلوا. منم همین اسمو می خوام.» منم گفتم باشه!

مصاحبه گاسپار نوئه راجع به فیلم Climax

فلیکرینگ میت: آیا پروسه ی تمرین و دور خوانی طولانی یی داشتید؟ چون رابطه ی بین کاراکتر ها اینقدر طبیعیه که کم و بیش حس می کنیم انگار داریم تو زندگی واقعیشون سرک می کشیم. آیا اینطور بود که بازیگر ها مدت طولانی یی کنار هم توی یک محل باشن و با هم گرم گرفته باشن؟

گاسپار نوئه: آره، در واقع کل فیلم توی یک مدرسه تو حومه ی پاریس فیلمبرداری شد. حتا حین فیلم برداری برف شروع به باریدن کرد و دو روز ادامه داشت، طوری که محوطه ی بیرون رو برف پوشونده بود. منم یهو گفتم بیایید یک صحنه ی هلی شات از برف ها بگیریم! همینطور بداهه بود! حتا اون پرچم بزرگ پشت سالن رقص هم یک روز قبل از شروع فیلمبرداری بداهه سازی شد. ما سه تا پرده ی آبی و قرمز و خاکستری داشتیم، همینطور که داشتیم نصبشون می کردیم گفتم چطوره خاکستری رو وسط بذاریم بشه پرچم فرانسه!

آره، اینکه هم ابزار مناسب و همه بهترین بازیگر های که می تونستم تصور کنم رو با هم یک جا داشتم واقعن باحال بود. توی اون دو هفته واقعن بهمون خوش گذشت. البته این که می گم فیلمبرداری دو هقته طول کشید در واقع منظور پنج روز کاری در طول سه هفته ست. ما بعد از ظهر و شب فیلم برداری می کردیم و بر اساس ترتیب وقوع اتفاقات در داستان! اینجوری اگه یکی از بازیگر ها با من یا بازیگری مشکل پیدا می کرد و فرار می کرد می رفت، ما می تونستیم تو فیلم جوری نشون بدیم که انگار به طریقی نامعلوم ناپدید شده! می دونید که خیلی کم پیش میاد که یک فیلمو بر اساس ترتیب پیشروی داستان فیلمبرداری کنن. اما با داشتن تنها یک لوکیشن برامون مشکل نبود.

یه چیز دیگه هم راجع به بداهه پردازیمون بگم. اون صحنه یی که با رقصنده ها داره مصاحبه میشه موقعی بود که یک سری از بچه ها مشغول خودن ناهار بودن. من بهشون گفتم همتون بیاید بشینید صحبت کنید. بعد ما مصاحبه ها رو تدوین کردیم و گذاشتیم اول فیلم. یک جای دیگه هم می بینیم که چند تا از رقصنده ها دارن پشت سر بقیه چرت و پرت می گن _مثلن می گن چقدر دوست دارن ترتیب فلانی رو بدن_ من اومدم چند از دختر ها یا پسر ها رو کنار هم گذاشتم و دوربین رو روشن می کردم و گفتم هر چی دوست دارید راجع به دیگران بگید، بعد آخر که خوب حرفاشون رو می زدن می پرسیدن واقعن دوربین روشن بود؟! منم می گفتم آره! وقتی برای بیست یا سی دیقه بچه ها شروع به صحبت های عادی و غیبت کردن پشت سر هم می کردن، قطعن لحظه های تاثیر گذار یا بامزه یی پیش می اومد که ما تو فیلم ازشون استفاده کردیم. البته واضحه که اونا تو این لحظه ها در نقششون تو فیلم نبودن، بلکه خود واقعیشون بودن، اما لحظه های جالبی پیش اومد که لازم دیدم تو تدوین نهایی فیلم ازشون استفاده کنم.

 

فلیکرینگ میت: ممنون گاسپار. واقعن عاشق فیلمت هستم و بی صبرانه می خوام که دوباره ببینمش!

سینا قاسمی موسوی
سینا قاسمی موسوی
دانشجوی ارشد رشته ی سینما هستم و نویسنده ی محتوا و همچنین مدیر وبسایت سیناریوم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

× سوال داری؟ بیا بچتیم!